*goodbye daiper* بای بای پوشک
روزها و شبها مثل برق میان میرن و من مادر،عاشقانه نظاره گر بزرگ شدن میوه دلم هستم...چقدر همه چیز سریع داره اتفاق میفته...سایمانم...انگار همین دیروز بود که برای بار اول پوشکت کردم و کلی هم ذوق کردم که خودم این کار و انجام دادم...ولی حالا دیگر آن نوزاد کوچک و ناتوان من به کودکی نوپا وشیطان تبدیل شده که دیگر نیازی به پوشک ندارد...قندعسلم هر روز داری بزرگتر و مستقل تر میشی و دل من برای کوچولوییهات روز به روز تنگ تر میشه...اما...بزرگ شو... مستقل شو...مرد شو پسرک کوچولوی شیرینم...
عسلکم...پسملکم...از 4 شنبه 2 مهر دیگه تصمیم گرفتم که پوشکت نکنم خدا روشکر این دفعه دیگه خودت آمادگی داشتی و اصلا اذیت نکردی.به هر دو کارت هم پی پی میگی.
نازنازی مامانی...در 2 سال و 2ماه 19 روزگی از پوشک آزاد شد
مرد کوچکم استقلالی دیگر در زندگیت مبارکت باد
قند عسلی این بر چسب هارو هم هر دفعه که رفتیم دستشویی بهت جایزه دادم به دیوار دستشویی چسبوندی