25 ماهگی
ماهگی قند عسل
25 ماه باتو...
1 ماه دیگر با تو گذشت،مثل آب خوردن!
عزیز بودی،عزیز تر شدی
دلربا هم بودی،دلربا تر شدی
پسرک زیبا روی من!
در این 25 ما،تو لبریز بودی در تمام لحظه های من،
در فضای خانه،در هوا،در زمین،آسمان...
ممنونم از بودنت...
مبارکت باشد 25 ماهه شدنت،2 سال و 1 ماهه شدنت
دوستت دارم زیباترین مخلوق زمین!
نفسم...قند عسل مامانی...چند روزیه که 25 ماهه شدی وکم کم داری واسه خودت مردی میشی...
این روزا عاشق پارک هستی وقتی با ماشین از جلوی پارک رد بشیم و زود خودت میخوای در و باز کنی و به منم میگی دوشوم پاچا (پیاده شیم بریم پارک)...وقتیم پارک میریم کمی که بازی کردی زود توپت رو از بابا میخوای و باید حتما 3 تا ایمون توپ بازی کنیم
توی ماه رمضان که داشتم قرآن میخوندم موقع تموم شدن بوسش میکردم ناز پسملی من ...شما هم حالا یاد گرفتی وقتی قرآن میبینی زود بوسش میکنی
ازت میپرسم مامان و دوست داری میگی آره باز میپرسم چقدر 5 انگشتت رو نشون میدی و یعنی اینقدر دوستم داری قربون اون مهربونیت بشم من...
این روزا وقتی آهنگ باز کنیم هرکی پیشت باشه بهش میگی اونا اونا (برقص برقص) حتما هم باید برقصه وگرنه میشینی گریه میکنی
وقتی صدای زنگ آیفون یا تلفن میاد بدو بدو میری سمتشون و میگی اینده اینده (کیه کیه)
رو به روی خونمون یه همسایه ای داریم که آقا سید بهش میگن تازگیا تا میبینیش بلند بلند صداش میزنی دِئیت دِئیت(سید سید)
عاشق موتور سواری هستی تا باباجون(بابای بابایی)رو میبینی بهش میگی مودو مودو یعنی سوار موتورت کنه بیچاره بابا جون موتورش رو از دست وروجک خان قایم کرده
نفسم...این ماه هم برای کنترل بردمت دکترت که وزنت(7000/10)بود که گفت که فعلا رشدتت خوب بوده ولی بازم وزنت کم بود
ادامه لغت نامه سایمانی
آمانسایمان
مَهدامهسا
عییعلی
آجوخاله جون
آجاآقا جون(بابا بزرگ مادری بابایی)
اییَعینک
نَندَلصندل
دولاکلاه
داشقاشق
بَستَبستنی
ناندیمسوختم
اوتآتیش
دودَتدرست کن
جِدیمرفتم
دوشودومافتادم
جَتیدیماوردم
اینه،اینَدهبازم
دیزَتقایم کن
نیندهشکست
یِدوومخوردم
اودومقورت دادم
اودودومکشتم
میچَمگس
داییشمورچه
بَدَبرق بزنم
داپادَرِ وسایل
اُزَاسپند
جمله های سایمانی
بو منمال من
بَدوم،بَدومی،بَدو منپتوی من
بائیشیمبالشت من
ناندیدیمروشن کردم
نیندیدیمشکستم
پَچَ آچیمپنکه رو باز کنم